سفر در ایران/گلستان کلاله قسمت 3(آخر)
سفر ما به آبشار لووه در شهرستان کلاله، تجربهای به یادماندنی و پرماجرا بود. سفری که در آن نه تنها با زیباییهای بکر طبیعت مواجه شدیم، بلکه دست خداوندی را که در لحظات سخت به یاریمان آمد، احساس کردیم. داستان را از آغاز تا پایان با جزئیات و به شیوهای جذاب و روان برایتان تعریف میکنم.
آغاز سفر
روز زیبایی بود که تصمیم گرفتیم به سمت آبشار لووه حرکت کنیم. از شهر کلاله، راهی جادههای کوهستانی شدیم که با پیچ و خمهای فراوان و مناظر دیدنی، ما را به سوی مقصد هدایت میکرد. جادهای که هر لحظهاش پر از شگفتیهای طبیعی بود.
مسیر پرفراز و نشیب
هر چه پیشتر میرفتیم، جاده سختتر و ناهموارتر میشد. گاهی سنگهای بزرگ مسیر را مسدود میکردند و گاهی هم شیبهای تند ما را به چالش میکشیدند. در میانه راه، جادهای خاکی و باریک ما را به دل جنگلهای انبوه هدایت کرد. اینجا بود که حس کردیم به کمک نیاز داریم.
دست خداوندی
در این مورد ، پیشنهاد میکنیم این آموزش را حتما تماشا کنید :”سفر در ایران / یزد قسمت 4
در حالی که فکر میکردیم ممکن است راه را گم کنیم، ناگهان فردی محلی با لباسهای ساده و چهرهای مهربان از دل جنگل بیرون آمد. او مثل فرشتهای از غیب ظاهر شد و با لبخندی گرم، به ما نزدیک شد. این فرد که نامش علی بود، به ما گفت که سالهاست در این جنگل زندگی میکند و راهها را به خوبی میشناسد. او پیشنهاد کرد که ما را تا آبشار راهنمایی کند.
هدایت به سوی مقصد
با همراهی علی، مسیر سخت و ناهموار به یک ماجراجویی دلپذیر تبدیل شد. او داستانهای جالبی از جنگل و طبیعت برایمان تعریف کرد و هر از گاهی از میان درختان، مناظری زیبا از کوهستان و درههای سبز را به ما نشان میداد. پس از طی مسافتی، صدای آرام و دلنشین آبشار به گوشمان رسید.
زیباییهای آبشار لووه
آبشار لووه با شکوه و زیبایی بینظیرش در مقابل چشمان ما ظاهر شد. آب از ارتفاع بلندی به پایین میریخت و حوضچهای طبیعی و زلال را در پای خود ایجاد کرده بود. نسیم خنک و قطرات آب که به صورتمان مینشست، حس تازگی و آرامش خاصی به ما میداد. در کنار آبشار، لحظاتی را به استراحت و لذت بردن از زیباییهای طبیعت پرداختیم و عکسهایی به یادماندنی گرفتیم.
حرکت به سمت ترکمن صحرا
پس از گذراندن زمانی دلپذیر در کنار آبشار، تصمیم گرفتیم سفرمان را ادامه دهیم و به سمت ترکمن صحرا حرکت کنیم. علی ما را تا جاده اصلی همراهی کرد و سپس با خداحافظی گرم از ما جدا شد. حس کردیم که او فرشتهای بود که خداوند برای هدایت و کمک به ما فرستاده بود.
ترکمن صحرا
جاده به سوی ترکمن صحرا، ما را از جنگلهای انبوه به دشتهای وسیع و باز هدایت کرد. ترکمن صحرا با دشتهای بیکران و آسمان آبی، منظرهای متفاوت و زیبا داشت. در این منطقه، با فرهنگ و زندگی سنتی ترکمنها آشنا شدیم. دیدن آلاچیقهای سنتی، لباسهای رنگارنگ و اسبهای آزاد که در دشتها میدوند، تجربهای خاص و جذاب بود.
پایان سفر
این سفر، پر از لحظات زیبا و به یادماندنی بود. از جادههای پرچالش تا کمک علی در دل جنگل و سپس لذت بردن از آبشار لووه و دشتهای ترکمن صحرا، هر لحظه از این سفر نشاندهنده زیباییهای بیپایان طبیعت و حضور دست خداوندی در لحظات سخت بود. سفری که نه تنها طبیعت بکر ایران را به ما نشان داد، بلکه یادآور شد که در هر شرایطی، کمک و هدایت الهی همواره همراه ماست.
درباره رضا صفری
© کليه حقوق محصولات و محتوای اين سایت متعلق به مدیر سایت می باشد و هر گونه کپی برداری از محتوا و محصولات سایت پیگرد قانونی دارد.
نوشته های بیشتر از رضا صفری
دیدگاهتان را بنویسید