چرا در پاییز احساس غم یا افسردگی میکنیم؟
چرا در پاییز احساس غم یا افسردگی میکنیم؟
پاییز برای خیلی از ما فصلی خاص و شاعرانه است؛ بوی برگهای خشک، صدای باران، رنگهای نارنجی و قهوهای… اما در کنار این زیباییها، خیلی از افراد در این فصل احساس دلگرفتگی، خستگی، بیحوصلگی یا حتی غم و افسردگی میکنند.
شاید برایت پیش آمده باشد که با شروع پاییز، ناگهان انگیزهات کمتر شود، انرژی بدنت پایین بیاید و بیشتر دلت بخواهد در خانه بمانی.
در ظاهر دلیلش شاید “هوای ابری” یا “مدرسه رفتن” باشد، اما در واقع، دلایل روانشناختی، زیستی و محیطی عمیقی پشت این حس وجود دارد.
۱. تغییرات نوری و کاهش نور خورشید
یکی از مهمترین دلایل علمی احساس غم در پاییز، کاهش میزان نور طبیعی خورشید است.
وقتی روزها کوتاهتر میشوند، بدن ما نور کمتری دریافت میکند و این اتفاق چند اثر مهم دارد:
- کاهش ترشح سروتونین: سروتونین هورمون شادی و آرامش است. نور خورشید به بدن کمک میکند سروتونین بیشتری بسازد. وقتی نور کمتر شود، سطح سروتونین پایین میآید و ما احساس غم یا اضطراب بیشتری میکنیم.
- افزایش ملاتونین: ملاتونین همان هورمونی است که باعث خوابآلودگی میشود. در پاییز، چون نور کمتر است، بدن ملاتونین بیشتری ترشح میکند و در نتیجه بیشتر احساس خوابآلودگی، بیحالی و حتی بیانرژی بودن داریم.
- برهم خوردن ساعت بیولوژیکی بدن: بدن انسان طبق یک ساعت درونی کار میکند که به نور وابسته است. وقتی نور کمتر شود، این ساعت به هم میخورد و میتواند باعث بدخوابی، بیخوابی یا تغییر خلق شود.
۲. تغییرات دما و کاهش فعالیت بدنی
در پاییز هوا سردتر میشود و همین موضوع باعث میشود فعالیت بدنی ما کمتر شود.
وقتی کمتر حرکت میکنیم، جریان خون و اکسیژن در بدن کاهش مییابد، متابولیسم پایینتر میآید و احساس خستگی یا حتی غم افزایش مییابد.
ورزش باعث ترشح اندورفین میشود که یکی از “هورمونهای شادی” است. پس وقتی در پاییز کمتر ورزش میکنیم، این هورمون هم کمتر ترشح میشود و در نتیجه احساس افسردگی بیشتر میشود.

۳. تغییرات در الگوی خواب
هوای سرد و تاریکی زودهنگام باعث میشود که افراد بیشتر در خانه بمانند، دیرتر بیدار شوند یا خوابشان نامنظم شود.
بینظمی خواب بهمرور میتواند روی خلقوخو، تمرکز، و انگیزه تأثیر بگذارد.
در حقیقت، پژوهشها نشان دادهاند که افرادی که در پاییز و زمستان خواب بیش از حد دارند یا الگوی خوابشان تغییر میکند، بیشتر در معرض افسردگی فصلی (Seasonal Affective Disorder) هستند.
۴. تغییرات روانشناختی و احساسی
پاییز فقط از نظر فیزیکی تغییر میآورد، بلکه از نظر احساسی و نمادین هم فصلی خاص است.
برگریزان و پایان تابستان در ذهن ناخودآگاه ما تداعی پایان، جدایی و تغییر دارد.
ما انسانها معمولاً نسبت به تغییر، حساس هستیم. پاییز یادآور گذر زمان، دگرگونی، و حتی نوعی دلتنگی درونی است.
به همین دلیل خیلی از افراد در این فصل احساس نوستالژی، دلتنگی یا غم مبهم میکنند، حتی اگر دلیل مشخصی هم نداشته باشند.
۵. کاهش ارتباطات اجتماعی
در فصلهای گرمتر، مردم بیشتر بیرون میروند، با دوستان دیدار میکنند، پیادهروی یا گردش دارند.
اما در پاییز و مخصوصاً زمستان، بیرون رفتن کمتر میشود و ارتباطهای اجتماعی کاهش مییابد.
انسان موجودی اجتماعی است و وقتی تعاملاتش کم میشود، احساس تنهایی یا گوشهگیری افزایش پیدا میکند — که این هم یکی از عوامل تقویتکنندهی غم پاییزی است.
۶. تغذیه و کمبود ویتامین D
نور خورشید منبع اصلی ویتامین D است. وقتی در پاییز آفتاب کمتر میشود و بیشتر در خانه میمانیم، بدن ما ویتامین D کمتری میسازد.
کمبود این ویتامین بهطور مستقیم با افسردگی، اضطراب و بیحوصلگی در ارتباط است.
همچنین در این فصل خیلی از افراد تمایل پیدا میکنند بیشتر کربوهیدرات و قند مصرف کنند (مثل شیرینی، نان یا شکلات). در کوتاهمدت این مواد حس خوبی میدهند، اما بعد از مدتی باعث کاهش انرژی و نوسانات خلقی میشوند.
{تاثیرِ راهنما در سفر و در زندگی}
۷. یادآوری خاطرات و حس نوستالژی
پاییز فصلی است که خیلی از ما را به یاد گذشته میاندازد.
بوی باران یا هوای خنک ممکن است یادآور دوران کودکی، مدرسه، یا آدمهایی که دیگر کنارمان نیستند باشد.
این خاطرات گاهی احساس دلتنگی، فقدان یا غم را برمیانگیزند، حتی اگر ما خودمان متوجه دلیلش نشویم.
این حس نوستالژی برای بعضیها دلنشین است، اما برای بعضیها میتواند سنگین و غمانگیز باشد.
۸. افسردگی فصلی (SAD)
در بعضی از افراد، احساس غم پاییزی فراتر از حالت معمولی است و به شکل اختلال افسردگی فصلی (Seasonal Affective Disorder) بروز میکند.
این نوع افسردگی معمولاً از پاییز شروع میشود و تا اواخر زمستان ادامه دارد.
علائم آن شامل موارد زیر است:
- غم یا دلگرفتگی مداوم
- کاهش انرژی و انگیزه
- خواب زیاد یا بیخوابی
- پرخوری یا کاهش اشتها
- بیعلاقگی به کارها و سرگرمیها
- احساس بیارزشی یا ناامیدی
علت اصلی آن همان تغییرات نور و شیمی مغز است، اما در بعضی افراد، عوامل ژنتیکی و استرسهای محیطی هم نقش دارند.
۹. تغییر در اهداف و فشار روانی شروع فصل جدید
شروع پاییز برای بسیاری از افراد همزمان است با شروع مدرسه، دانشگاه یا بازگشت به کارهای عقبافتادهی بعد از تابستان.
این تغییر ناگهانی از حالت استراحت و آزادی تابستانی به روتین منظم و پرمسئولیت پاییز میتواند استرسزا باشد و احساس غم یا فشار روانی ایجاد کند.
مغز انسان برای سازگاری با تغییر نیاز به زمان دارد، بنابراین طبیعی است که در این دوره، روحیه کمی پایین بیاید.
چگونه با غم پاییزی مقابله کنیم؟
احساس غم در پاییز طبیعی است، اما میتوان با چند روش ساده آن را کنترل یا حتی از بین برد:
- دریافت نور بیشتر: حتی در روزهای ابری، بیرون رفتن و پیادهروی در روشنایی روز کمک میکند سطح سروتونین و ویتامین D بدن بالا برود.
- ورزش روزانه: حتی ۲۰ دقیقه ورزش سبک مثل پیادهروی یا کشش عضلات میتواند روحیه را بهتر کند.
- تغذیهی مناسب: خوردن میوه، سبزیجات تازه، ماهی، ویتامین D و منیزیم تأثیر مثبتی بر خلق دارد.
- تنظیم خواب: ساعت خواب و بیداری منظم باعث میشود بدن به تعادل هورمونی برسد.
- ارتباط با دیگران: صحبت کردن با دوستان، خانواده یا حتی تماسهای آنلاین، احساس تنهایی را کم میکند.
- مدیتیشن و تنفس عمیق: تمرین آرامسازی ذهن کمک میکند احساسات منفی کمتر شوند.
- یادداشت احساسات: نوشتن دربارهی احساسات روزانه در دفترچه، باعث تخلیهی روانی و درک بهتر خود میشود.
- پذیرش فصل: به جای جنگیدن با پاییز، میتوانی زیباییهایش را ببینی؛ مثلاً گوش دادن به موسیقی ملایم، خواندن کتاب، یا درست کردن نوشیدنی گرم در یک روز بارانی.
غم پاییزی یا “افسردگی فصلی” یک واکنش طبیعی بدن و ذهن به تغییرات محیطی است.
نور کمتر، فعالیت پایینتر، و یادآوری خاطرات قدیمی، همگی دستبهدست هم میدهند تا حال روحی ما تغییر کند.
اما این حالت دائمی نیست. با مراقبت از بدن، تنظیم خواب، ورزش و ارتباط با دیگران، میتوان بهسادگی از این دوره عبور کرد و از آرامش و زیبایی پاییز لذت برد. 🍁
{تاثیر شگفت انگیز آب روی موفقیت انسان}
بخش دوم: راهکارهای علمی برای مقابله با غم و افسردگی پاییزی
پاییز اگرچه با خودش غروبهای زودهنگام و هوای ابری میآورد، اما میتواند فصلی برای دروننگری، رشد و آرامش درونی هم باشد.
در ادامه، چند روش علمی و روانشناختی را میخوانی که میتوانند حالت روحی را بهتر کنند و انرژی تو را بالا ببرند.

۱. نوردرمانی (Light Therapy)
یکی از درمانهای مؤثر برای افسردگی فصلی، استفاده از نور مصنوعی با شدت بالا است.
پژوهشها نشان دادهاند که نشستن روزانه حدود ۳۰ دقیقه مقابل چراغهای مخصوص نوردرمانی (که شبیه نور طبیعی خورشید عمل میکنند) میتواند سطح سروتونین را افزایش دهد و خلق را بهبود بخشد.
اگر به دستگاه نوردرمانی دسترسی نداری، میتوانی:
- پردهها را باز بگذاری تا نور طبیعی بیشتری وارد خانه شود.
- در طول روز حتی برای چند دقیقه در فضای باز پیادهروی کنی.
- میز مطالعه یا محل کارت را نزدیک پنجره قرار دهی.
حتی چند دقیقه نور بیشتر میتواند تأثیری شگفتانگیز روی حالت روحی داشته باشد.
۲. ورزش، مخصوصاً در فضای باز
ورزش یکی از قویترین ضدافسردگیهای طبیعی است.
وقتی ورزش میکنی، مغز مقدار زیادی اندورفین، سروتونین و دوپامین ترشح میکند که همگی باعث حس شادی و آرامش میشوند.
در پاییز، خیلیها تمایل دارند در خانه بمانند؛ اما اگر بتوانی حتی روزی ۱۵ تا ۲۰ دقیقه پیادهروی آرام زیر باران یا بین درختهای زرد داشته باشی، روحیهات بهطور چشمگیری بهتر میشود.
تحقیقات نشان دادهاند که ورزش در هوای باز، حتی اگر سبک باشد، بیش از دو برابر ورزش در محیط بسته، خلق را بهبود میدهد.
۳. مراقبه و ذهنآگاهی (Mindfulness)
یکی از بهترین روشها برای مقابله با غم فصلی، تمرین حضور در لحظهی اکنون است.
اغلب ما در پاییز غمگین میشویم چون ذهنمان یا در گذشته میماند (“کاش فلان چیز هنوز بود…”) یا نگران آینده است (“زمستون قراره سخت باشه”).
مدیتیشن و تمرین تنفس عمیق کمک میکند ذهن آرام شود و از افکار منفی فاصله بگیری.
میتوانی این تمرین ساده را امتحان کنی:
- در جای آرامی بنشین.
- چشمانت را ببند و نفس عمیق بکش.
- به صدای نفس خودت گوش بده.
- اگر فکری آمد، بدون قضاوت بگذار برود و دوباره به نفس کشیدن توجه کن.
حتی روزی پنج دقیقه انجام این تمرین، استرس را کاهش میدهد و احساس آرامش را افزایش میدهد.
۴. نوشتن احساسات (Journaling)
گاهی لازم است غم را بنویسی تا آزاد شود.
نوشتن دربارهی احساسات باعث میشود ذهن سبکتر شود و احساسات منفی نظم بگیرند.
مثلاً میتوانی هر شب بنویسی:
- امروز چه چیزی باعث ناراحتی یا خوشحالیام شد؟
- از چه چیزی در روزم سپاسگزارم؟
- برای فردا چه چیزی را میخواهم بهتر انجام دهم؟
این کار ساده باعث افزایش خودآگاهی، احساس کنترل و در نتیجه کاهش غم میشود.
۵. تغذیهی مناسب برای خلق بهتر
بدن و ذهن ارتباط مستقیم دارند. آنچه میخوری روی حالت روانیات اثر میگذارد.
در پاییز برای جلوگیری از افت خلق، این نکات مهماند:
- ویتامین D: از ماهی سالمون، زرده تخممرغ، یا مکملها استفاده کن.
- منیزیم و امگا-۳: در مغزها، گردو، بادام، و ماهی وجود دارد.
- قند کمتر: شیرینی زیاد در ابتدا احساس لذت میدهد اما بعد باعث افت شدید انرژی و خلق پایین میشود.
- میوههای نارنجی و زرد: مثل پرتقال، انبه، هویج و کدو که سرشار از آنتیاکسیدان هستند و روی روحیه تأثیر مثبت دارند.
۶. موسیقی و هنر به عنوان درمان روح
پژوهشها نشان دادهاند که موسیقی، نقاشی، و هر نوع فعالیت هنری میتواند در درمان افسردگی مؤثر باشد.
در پاییز میتوانی از فرصت آرام این فصل برای ارتباط دوباره با احساساتت استفاده کنی؛ مثلاً:
- گوش دادن به موسیقی آرام با صدای باران.
- نقاشی یا طراحی حتی بدون مهارت خاص.
- ساخت دفتر شکرگزاری با عکس و نوشته.
- یا حتی درست کردن چای گرم و نوشتن در کنار پنجره.
همین کارهای کوچک باعث میشوند ذهن حس معنا و آرامش را بازیابد.
۷. ارتباط اجتماعی فعال
حتی اگر در پاییز حوصلهی بیرون رفتن نداری، قطع ارتباط با دیگران باعث تشدید غم میشود.
میتوانی راههایی ساده برای حفظ ارتباط انتخاب کنی:
- تماس کوتاه با دوستی که دلت برایش تنگ شده.
- شرکت در یک جمع کوچک خانوادگی یا گروه مطالعه.
- پیام دادن یا حتی نوشتن نامه.
وقتی با دیگران حرف میزنی، مغز هورمون «اکسیتوسین» آزاد میکند که حس اعتماد و آرامش میدهد.
انسان ذاتاً به ارتباط نیاز دارد؛ حتی اگر کمحرف باشی، همین ارتباطهای کوچک هم انرژی عاطفی زیادی به تو میدهند.
۸. برنامهریزی و ایجاد روتین روزانه
یکی از دلایل احساس بیحوصلگی در پاییز، نداشتن ساختار روزانه است.
وقتی روزها کوتاهتر و هوا تاریکتر میشود، ذهن ما دچار نوعی “بینظمی زمانی” میشود.
ساختن یک برنامهی ساده اما منظم باعث میشود احساس کنترل بیشتری بر زندگی داشته باشی.
مثلاً:
- ساعت مشخصی برای بیدار شدن و خوابیدن انتخاب کن.
- در روز یک کار کوچک اما معنیدار انجام بده (مثل مطالعه، یادگیری، یا ورزش).
- زمانی برای تفریح، استراحت و ارتباط با دیگران بگذار.
داشتن روتین، مثل ستون ذهن است؛ کمک میکند روح و بدن در تعادل بمانند.
۹. تمرین شکرگزاری
در روانشناسی مثبتگرا ثابت شده است که شکرگزاری منظم، افسردگی را کاهش و احساس شادی را افزایش میدهد.
وقتی ذهن یاد میگیرد چیزهای کوچک و خوب زندگی را ببیند، تمرکز از غم به سمت نور تغییر میکند.
{تاثیر شگفت انگیز آب روی موفقیت انسان}
هر شب قبل از خواب، فقط سه چیز بنویس که بابتشان شکرگزار هستی — حتی اگر خیلی ساده باشند:
مثل “چای گرمی که خوردم”، “پیادهروی کوتاه امروز”، “لبخند یک نفر”.
این تمرین ذهن را به سمت دیدن زیباییهای کوچک هدایت میکند.
۱۰. دیدگاه معنوی به پاییز
در بسیاری از فرهنگها، پاییز را فصل رها کردن و بازگشت درونی میدانند.
همانطور که درختان برگهایشان را رها میکنند تا برای شکوفههای بهار آماده شوند، ما هم میتوانیم در این فصل چیزهایی را که دیگر به دردمان نمیخورند، رها کنیم — مثل عادتهای قدیمی، نگرانیهای گذشته یا افکار منفی.
اگر از دید معنوی نگاه کنیم، پاییز فرصتی است برای بازسازی روح، نه فقط فصلی برای غم.
میتوانی از خودت بپرسی:
“کدام افکار، روابط یا احساسات را باید رها کنم تا آرامتر شوم؟”
۱۱. مراجعه به مشاور یا روانشناس در صورت نیاز
اگر احساس کردی غم و بیانرژی بودنت طولانی شده و بر زندگی روزمرهات تأثیر گذاشته، مشورت با روانشناس یا مشاور میتواند بسیار کمککننده باشد.
افسردگی فصلی درمانپذیر است و روانشناسان با روشهایی مثل رفتاردرمانی شناختی (CBT) میتوانند ذهن را بازسازی کنند تا از تکرار این چرخه جلوگیری شود.
درخواست کمک نشانهی ضعف نیست، بلکه نشانهی آگاهی و مراقبت از خود است.
پاییز شاید در ظاهر فصلی غمانگیز باشد، اما در واقع، میتواند فصل رشد، آرامش و خودشناسی هم باشد.
نور کمتر، دمای پایینتر و تغییرات محیطی میتوانند حال ما را دگرگون کنند، اما با آگاهی و چند عادت سالم، میتوانیم نهتنها با غم پاییزی مقابله کنیم، بلکه از این فصل بهعنوان فرصتی برای دروننگری، یادگیری و بازسازی روحی استفاده کنیم.
پس بهجای فرار از پاییز، بگذار با آرامش در آغوشت بگیرد. ☕🍁
زیبایی در همین تغییر نهفته است — درست مثل برگهایی که پیش از افتادن، زیباترین رنگهایشان را نشان میدهند.
بخش سوم: برنامهی ۷ روزه برای غلبه بر غم و افسردگی پاییزی
هدف این برنامه این است که در طول یک هفته، ذهن و بدن تو کمکم از حالت بیحالی و غم بیرون بیاید و دوباره انرژی، نظم و امید را تجربه کند.
هر روز تمرکزش روی یک جنبه از زندگی است — از خواب و تغذیه گرفته تا ذهن و احساسات.
🌅 روز اول: نور، آغازگر حال خوب
هدف: بیدار کردن بدن با نور طبیعی و هوای تازه
{افسردگی}
🔸 صبح بعد از بیدار شدن، پردهها را باز کن و اجازه بده نور صبحگاهی وارد اتاق شود.
حتی اگر آسمان ابری است، نور طبیعی تأثیر دارد.
🔸 ۱۵ تا ۲۰ دقیقه در فضای باز پیادهروی کن — حتی در حیاط یا بالکن هم شدنی است.
🔸 در طول روز تلاش کن چند دقیقه به آسمان نگاه کنی، حتی اگر مشغول کار هستی.
📌 نتیجه: نور باعث افزایش سروتونین و انرژی ذهنی میشود، بدن حس بیداری و زندگی پیدا میکند.
🧘♀️ روز دوم: آرامسازی ذهن
هدف: کاهش افکار منفی و استرس ذهنی
🔸 صبح یا شب ۵ دقیقه وقت بگذار برای تنفس آگاهانه.
چشمانت را ببند، نفس عمیق بکش و فقط روی نفس کشیدنت تمرکز کن.
🔸 در طول روز، اگر ذهنت پر از فکر شد، سه نفس عمیق بکش و به خودت یادآوری کن:
“من در این لحظهام. همهچیز موقت است.”
🔸 میتوانی شب، موسیقی آرام گوش دهی یا صدای باران پخش کنی.
📌 نتیجه: این تمرین باعث کاهش اضطراب و ایجاد حس حضور در اکنون میشود — چیزی که در پاییز برای آرامش بسیار لازم است.
🍎 روز سوم: تغذیهی روح و بدن
هدف: بازسازی انرژی با غذاهای ضدافسردگی
🔸 در وعدههای غذایی از مواد حاوی امگا-۳ (ماهی، گردو، تخمکتان) استفاده کن.
🔸 میوههای نارنجی مثل پرتقال یا نارنگی بخور — رنگشان و عطرشان نشاطآور است.
🔸 اگر همیشه خستهای، ویتامین D را در رژیم غذایی بگنجان (زرده تخممرغ یا نور آفتاب).
🔸 از خوردن شیرینی زیاد و نوشابه خودداری کن؛ آنها انرژی را موقتاً بالا میبرند اما بعد باعث افت خلق میشوند.
📌 نتیجه: تغذیهی درست، سوخت مغز را متعادل میکند و نوسان خلقی را کم میکند.
📖 روز چهارم: نوشتن برای رهایی
هدف: تخلیهی ذهن از احساسات سنگین
{چگونه ارتباطات حرفهای مسیر زندگی را تغییر میدهند}
🔸 یک دفتر مخصوص احساسات درست کن.
🔸 هر شب قبل از خواب بنویس:
- امروز چه احساسی داشتم؟
- چه چیزی مرا ناراحت یا خوشحال کرد؟
- سه چیزی که بابتشان شکرگزارم چیست؟
🔸 بنویس بدون قضاوت. هیچکس قرار نیست آن را بخواند.
📌 نتیجه: نوشتن، ذهن را خالی و قلب را سبک میکند. احساسات منفی کمتر میمانند و شکرگزاری آرامش درونی را زیاد میکند.
☕ روز پنجم: ارتباط و گرما
هدف: بازگرداندن گرمای انسانی در روزهای سرد
🔸 با یکی از دوستان یا اقوام تماس بگیر. حتی چند دقیقه صحبت ساده کافی است.
🔸 اگر میتوانی، با کسی چای بخور یا قدمی بزن.
🔸 اگر کسی در اطرافت نیست، در جمعهای آنلاین یا گروههای یادگیری شرکت کن.
📌 نتیجه: ارتباط باعث ترشح هورمون اکسیتوسین میشود؛ احساسی از اعتماد، صمیمیت و امید ایجاد میکند.
🌳 روز ششم: پیوند با طبیعت
هدف: بازگرداندن تعادل ذهنی از طریق لمس طبیعت
🔸 به پارک، حیاط یا حتی کنار یک درخت در خیابان برو.
چند دقیقه فقط به صدای برگها یا بوی خاک گوش بده.
🔸 لمس زمین یا برگها ذهن را از آشفتگی جدا میکند.
🔸 اگر در خانهای بدون حیاطی، گلدان نگهدار یا در کنار پنجره بنشین و بیرون را تماشا کن.
📌 نتیجه: ارتباط با طبیعت به مغز حس آرامش و امنیت میدهد و اضطراب را کاهش میدهد.
🌠 روز هفتم: معنا، تأمل و بازسازی
هدف: بازگشت به درون و یافتن معنا در پاییز
🔸 امروز چند دقیقه در سکوت بنشین و از خودت بپرس:
“من از این فصل چه چیزی یاد گرفتهام؟”
“چه چیزهایی را باید رها کنم تا سبکتر شوم؟”
“چه چیز کوچکی باعث لبخندم شد؟”
🔸 میتوانی دعا یا مراقبه کوتاهی انجام دهی، یا فقط از خدا و جهان بابت چیزهای خوب تشکر کنی.
📌 نتیجه: معنا دادن به زندگی باعث میشود غم تبدیل به آگاهی شود. انسان وقتی درک میکند چرا چیزی را تجربه میکند، دردش کمتر و رشدش بیشتر میشود.
نکتهی مهم: استمرار، کلید تغییر است
احساس غم در پاییز طبیعی است، اما اگر همین تمرینهای ساده را برای چند هفته ادامه دهی، مغزت دوباره تعادل شیمیایی و احساسیاش را باز مییابد.
بدن و ذهن مثل یک باغاند؛ اگر هر روز کمی مراقبتشان کنی، دوباره گل میدهند. 🌷
{مراقبه: توانمندی شگرفی برای زندگی بهتر}
جمعبندی کلی مقاله
پاییز فصل خاموشی نیست، فصل تغییر و بازسازی است.
همانطور که درختان برگهایشان را رها میکنند تا بهار دوباره زنده شوند، ما هم میتوانیم با پذیرش غم، با نور، تغذیه، نوشتن، ارتباط و آرامش، روح خود را زنده کنیم.
افسردگی پاییزی فقط یک مرحلهی کوتاه است، اما اگر درست با آن برخورد کنیم، میتواند دروازهای به شناخت عمیقتر خودمان باشد.
درباره رضا صفری
© کليه حقوق محصولات و محتوای اين سایت متعلق به مدیر سایت می باشد و هر گونه کپی برداری از محتوا و محصولات سایت پیگرد قانونی دارد.
نوشته های بیشتر از رضا صفری
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.